کد مطلب:28706 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:102

وارد شدن به کوفه و آغاز فتنه ای دیگر












2610. تاریخ الطبری - به نقل از عُمارة بن ربیعه، در توصیف یاران امام علیه السلام -:همراه علی علیه السلام به صِفّین درآمدند، حال آن كه دوستانه به هم مهر می ورزیدند، و [ از صِفّین] بازگشتند، در حالی كه دشمنانه بر هم خشم می گرفتند. هنوز درون اردوگاه خود در صِفّین بودند كه [ ماجرای] داوری میانشان پراكندگی پدید آورد و سراسرِ راه را در حالی بازآمدند كه به هم می تاختند ودشنام می دادند و با تازیانه به جان هم افتاده بودند. خوارج می گفتند:«ای دشمنان خدا! در كار خدای عزوجل سازش ورزیدید و تن به داوری دادید» و دیگران می گفتند:«شما از امام ما جدا شدید و جماعتمان را پراكندید».

آن گاه كه علی علیه السلام به كوفه درآمد، ایشان با وی درنیامدند و به [ روستای ]«حَروراء» رفتند. دوازده هزار تن از ایشان بدان درآمدند و منادیِ آنان ندا در داد:فرمانده جنگ، شَبَث بن رِبْعی تَمیمی است و امام جماعت، عبد اللَّه بن كَوّاء یَشكُری؛ و پس از پیروزی، كار به شورا برگزار می شود و بیعت، از آنِ خدای عزوجل است؛ و [ در میان ما] امر به معروف و نهی از منكر [ جریان خواهد داشت]...

چون علی علیه السلام به كوفه درآمد و خوارج از وی جدا شدند، شیعیان نزد او پایدار مانده، گفتند:بر عهده ما بیعتی دیگر باره است. با هر كه تو دوستی ورزی، دوستیم و با هر كه دشمن باشی، دشمنیم.

خوارج گفتند:شما و شامیان، همانند اسبانِ مسابقه، به سوی كفر سبقت گرفتید. شامیان بنا به دلخواه و نادلخواه خود، با معاویه پیمان بستند و شما نیز با علی بیعت كردید، بر این پایه كه دوستارِ دوست او و دشمن ورز با دشمن اویید.

پس زیاد بن نضر به ایشان گفت:به خدا سوگند، علی هرگز دست خویش را به بیعت نگشود و ما با وی بیعت نكردیم، مگر بر پایه كتاب خدای عزوجل و سنّت پیامبر او؛ امّا آن گاه كه شما با وی به مخالفت برخاستید، شیعیانش نزدش آمدند و گفتند:ما دوستار آن كسیم كه تو با وی دوستی و دشمن آن كسیم كه تو با وی دشمنی. ما نیز چنین هستیم و علی بر حق و هدایت است؛ و هر كه با وی مخالفت ورزد، گم راه و گم راه كننده است.[1].









    1. تاریخ الطبری:63/5 و64، الكامل فی التاریخ:393/2، أنساب الأشراف:114/3.